آموزش سنتور
سنتور سازی بسیار قدیمی است که در حجاری های قدیم مربوط به آشوری ها و بابلیان 669 ق. م دیده شده و در کتب موسیقی ایران از آن به عنوان یک ساز متدوال نام برده اند. ابوالحسن علی بن حسین مسعودی (متوفی در حدود 365 – 346 ه.ق)، مورخ و مؤلف کتاب مُروُج الذَّهَب، سنتور را جزو سازهای دوره ساسانی نام برده، فارابی و بو علی سینا هم از آن ذکری به میان آورده اند.
سنتور از ایران، ابتدا به اسپانیا و اروپای غربی رفت در قرن دوازدهم میلادی در آن منطقه گسترش یافت. سپس به ترکیه، و از آنجا به مجارستان راه یافت و نام چیبمالوم یا سیمبالوم به خود گرفت. (این ساز هنوز توسط کولی های مجارستان اجرا می شود.) در آخرین مرحله، سنتور در قرن نوزدهم به چین رسید و نام یانگ چین یانگ کینبه خود گرفت. امروزه کولی های مجارستان، رومانی و بوهمیا از این ساز با نام دالسمیر سیمبالوماستفاده می کنند و با تغییراتی که در آن ایجاد نموده اند کیفیت صدا و قدرت تکنیکی و اجرایی آن را فوق العاده گسترش داده اند و اجراهایی که با این ساز ارائه می نمایند تحسین و اعجاب همه را بر می انگیزد.
اگر مایل به یادگیری این ساز زیبا هستید به صفحه آموزشگاه موسیقی چکاد مراجعه و ثبت نام کنید.

SONY DSC
قدیمی ترین نقشی که از سنتور به دست آمده مربوط به آشوری هاست که در صف تشریفاتی به افتخار آشور بنی پال (669 ق.م) نوازنده این آن را به گردن آویخته می نوازد. رئوف یکتا یکی از علمای موسیقی ترکیه در دایره المعارف لاوینیاک، چاپ 1922، سنتور را متعلق به قوم یهود معرفی می کند. ابوعلی سینا از سازی که دارای سیم های دست باز است صحبت می کند که منظور همان سنتور است و آن را چنگ چینی یا صنج شینی نامیده است.
شاردن، سیّاح فرانسوی که در زمان صفویان به ایران آمده، رواج این ساز را در ایران تأیید کرده است. در کشور ترکیه نوعی سنتور وجور دارد که 160 سیم دارد و سیم ها در آنبه دسته هایپنج تایی تقسیم شده اند. از انواع دیگر سنتور می توان از سنتور عراقی، سنتور مصری و سنتور تونسی که شباهت کامل به سنتور ایرانی دارد نام برد.
کورت زاکس، محقق و نویسنده بزرگ موسیقی، در کتاب خود، تاریخ سازهای موسیقی، در مورد دالسیمر می نویسد: «دالسیمر سازی ایرانی – عراقی است که نام ایرانی آن، سنتیر، از اسم یونانی سالتریون گرفته شده است. سازی است به شکل ذوزنقه که هجده گروه چهارتایی سیم برنجی روی آن کشیده شده است و نوازنده با دو چوب بسیار سبک روی سیم ها ضربه وارد می کند. داسیمر، به وسیله اعراب، ابتدا به شمال آفریقا و از آنجا به اسپانیا برده شد و سپس در جنوب شرقی اروپا معمول و متداول گردید.. اولین نشانه حضور این ساز در 1184 میلادی در کلیسای جامع سانتیاگو دیده شده و در سال 1850 میلادی دالسیمر اسپانیایی در ترکیه، دردالسیمر ترکی که از لحاظ ساختمانی دقیقاً مشابه نوع اروپایی آن است و مستقیماً از ایران آمده دیده شده است.»
سنتور به عنوان پرتحرک ترین، سریع ترین و در عین حال پردردسرترین ساز گروه سنتی ایران شناخته شده است. علت اینکه این ساز را پردردسرترین ساز می نامیم این است که اولاً تعداد زیاد سیم ها ی آن[، که می بایست بسیار دقیق کوک شوند، همیشه مشکل عمده نوازندگان این ساز بوده است. دوم آنکه برای اجرای هر دستگاه می بایست کوک ساز تغییر کند و اصولاً در این ساز به دلیل ثابت بودنِ کوکنت ها تغییر گام و انتقال تنالیته ها و، در موارد بسیاری، بدون تغییر کوک امکان پذیر نیست؛ لذا برای اجرای قطعاتی که دارای علایم متغیر در طول اثر باشد یا می بایستی از چند دستور که قبلاً برای آن صداها کوک شده اند استفاده نمود یا آنکه در حین اجرا مرتباً کوک نت ها را تغییر داد. از این رو، این ساز در ارکستر کاربرد محدود و مشخصی دارد و فقط می تواند قطعاتی را اجرا نماید که برای اجرای آنها قبلاً به طور دقیق کوک شده باشد. به همین دلیل، برای استفاده بیشتر و منطقی تر از این ساز در ارکستر، انواع دیگری از سنتور به نام های سنتور کروماتیک و سنتور کروماتیکبم ساخته شده که این دو نوع سنتور به دلیل داشتن خرک های بیشتر و اینکه می توانستند نت های کروماتیک بیشتری اجرا نمایند مورد توجه آهنگسازان قرار گرفتند و در ارکسترنویسی به طور محدود به کار گرفته شدند ولی دلایل متعددی (از جمله صدای نه چندان مطلوب، تعداد زیاد خرک ها و در نتیجه مشکلات متعدد اجرایی، از بین رفتن سرعت و تحرک اجرایی و بالاخره کوک کردنِ دشوارِ این سنتورها) موجب شد تا عملاً این سازها از ارکستر خارج شوند و امروزه فقط یک نوع سنتور که همان سنتور معمولی است با ویژگی ها و مشکلات خاص خود به عنوان یکی از سازهای اصلی گروه سنتی و مهم ترین ساز همراهی کننده آواز و یکی از بهترین سازها برای تکنوازی موسیقی سنتی به کار گرفته شود.
سنتور جزء سازهای ایرانی است، اگر تمایل به یادگیری سازهای غربی به مانند آموزش پیانو دارید کلیک کنید.
سنور سازی است به شکل ذوزنقه متساوی الساقین که از چوب ساخته می شود و گوشی هاو سیم گیرها ی آناز جنس فولاد هستند. بر سطح فوقانی جعبه توخالی سنتور 72 سیم کشیده شده که دو سر سیم ها به وجوه جانبیِ سنتور متصل می باشند. بر روی سطح بالایی این ساز دو ردیف نه تایی خرک قرار دارد و هر چهار سیم از روی یک خرک رد می شوند. خرک ها از جنس چوب ساخته شده اندو در قسمت فوقانی آن هاکه محل عبور سیم هاست مفتولی نازک قرار می دهند. در بدنه سمت چپ، مفتول های فولادی کوچکی به نام سیم گیر به چشم می خورد که داخل چوب (کلاف) فرو رفته اند. طول سیم گیرها حدود 5/2 سانتیمتر است. در بدنه سمت راست، مفتول های فولادی بزرگ تری با طول شش سانتیمتر و ضخامت چهار تا پنج میلیمتر، که به داخل چوب فرو رفته اند، دیده می شود که به آنها گوشی می گویند. هر سیم به دور یک گوشی پیچیده می شود و پس از عبور از روی آن در طرف دیگر ساز مجدداً از روی شیطانک گذشته به سیم گیر وصل می شود. شیطانک های طرفین سنتور از جنس چوب هستند. به این ترتیب، درطرف راست سنتور 72 گوشی و در طرف چپ 72 سیم گیر قرار دارد و مجموعاً هجده خرک روی صفحه ساز وجود دارد که از روی هر خرک چهار سیم که همصدا کوک می شوند عبور می کنند. بر صفحه فوقانی سنتور دو ستاره، که به گل های سنتور معروفند، در محل های معین تعبیه می شوند که در انعکاس صدای سنتور تأثیر دارند. قطر هر یک از گل ها 2/5 سانتیمتر و شعاع آنها26 میلیمتر است. در وسط کلاف جنوبی سنتور سوراخی وجود دارد که قطر آن دو سانتیمتر است. سیم های مورد استفاده در سنتور سیم های زرد و سفید هستند. خرک هایی که سیم های سفید را حمل می کنند یک میلیمتر بلندتر از خرک هایی هستند که سیم های زرد را حمل می کنند. ارتفاع خرک سیم های زرد 2 سانتیمتر، و ارتفاع خرک سیم های سفید1/2 تا 2/2 میلیمتر است. جنس سیم های سفید از فولاد و سیم های زرد از برنج است. امروزه سنتور را از نُه خرک تا نوزده خرک در هر طرف می سازند که نوع نُه خرک آن معمول ترین و خوش صداترین آنهاست. سنتور توسط یک جفت مضراب چوبی که به شکل بسیار زیبا و شکیل ساخته می شود به صدا در می آیدو برای ساخت مضرابغالباً از چوب شمشاد، بوته گل سرخ و به طور کلی چوب هایی که قابلیت ارتجاعی بیشتری دارند استفاده می شود برخی از نوازندگان سنتور، به سر مضراب ها که با سیم ها برخورد می کند نمد، پنبه و یا ماهوت می چسبانند. نتیجه این عمل صدای دلنشین تر، گرم تر و ملایم تر سنتور است. صدای مضراب ها بدون نمد پرطنین تر، شلوغ تر و فلزی تر است.
به این ترتیب سنتور از لحاظ وسعت صدا وسیع ترین ساز ایرانی است ولی همان طور که ملاحظه می شود فاقد تمام فواصل کروماتیک و فاصله های موردنیاز موسیقی سنتی است. از این رو، نوازنده ناچار خواهد بود برای اجرای هر دستگاه، ساز خود را متناسب با آن کوک نماید. در وسعت صدای نمایش داده شده معمولاً اکتاو چهارم (پشت خرک سیم های زرد) مورد استفاده قرار نمی گیرد و در مواقع خاص و به ضرورت از بعضی از نت های آناستفاده می شود. با تغییر کوک متعارف سنتور می توان برخی نت های کروماتیک را به طور محدود ایجاد نمود.
سنتور جزء سازهای ایرانی است، اگر تمایل به یادگیری سازهای غربی به مانند آموزش ویلن دارید کلیک کنید.
با این تغییرات می توان نت های متنوع تری را به طور همزمان در اختیار داشت. نیاز به اصوات کروماتیک و محدودیت صوتی سنتور باعث گردید تا سنتور های دیگر که توان اجرای نت های کروماتیک بیشتری را داشته باشند طراحی و ساخته شوند. از جمله، سنتورهای کروماتیک و کروماتیک بم (سنتور بم) ساخته شدند که تعداد بیشتری خرک داشتند و از روی هر خرک به جای چهار سیم (در سنتورهای معمولی) سه سیم رد می شد که در نتیجه صدای حاصل ضعیف تر، خفه تر و اجرای آن بسیار دشوارتر از سنتورهای معمولی بود. این سنتورها هیچ گاه به عنوان تکنوازی و یا همراهی کننده آواز مورد استفاده قرار نگرفتند و حتی در گروه نوازی های موسیقی سنتی هم به کار نرفتند و فقط کاربرد ارکستری یافتند، آن هم آثار ارکسترالی که به شیوه موسیقی چند صدایی و نگارش موسیقی علمی ساخته شدهبودند. امروزه سنتور کروماتیک و سنتور کروماتیکبم به کلی از جرگه سازهای سنتی خارج شده اند. جا دارد که آهنگسازان موسیقی ملی بیشتر به این سازها توجه کنند تا شاید رونق گذشته را بازیابند.
تکنیک های مضرابی:
تکنیک های مضرابی در آموزش سنتور بسیار متنوع بوده هر یک حالت خاصی را ایجاب ایجادمی نماید.
مضراب های سنتور را با علایم ˄ و ˅ مشخص می کنند که علامت ˄ به معنای اجرا با دست راست، و علامت ˅ به معنای اجرا با دست چپ است. آهنگساز بنا به ذوق خود و نیاز حرکت ملودی و نیاز امکانات اجرایی با گذاردن علایم ˄ و ˅ نوع اجرای مضراب را مشخص می نماید و اگر آهنگساز انتخاب و چگونگی اجرای مضراب ها را به نوازنده واگذار کند، نوازنده با مهارتی که در نواختن و شناختی که به قدر کافی از اجراهای مضراب دارد به راحتی می تواند مضراب های مناسب قطعه را به دست آورد و این در صورتی است که آهنگساز حالت اجرایی خاصی از لحاظ پشت سر هم قرار گرفتن مضراب ها مدّنظرنداشته باشد. در غیر این صورت، مشخص کردن مضراب ها الزامی است.
در نمونه های الف و ب یک پاساژ با دو نوع مضراب نوشته شده که نمونه الف خوش صداتر و از نظر اجرا نیز سهل تر است از این رو، اگر پاساژ فوق از لحاظ مضراب گذاری به عهده نوازنده گذارده شود، قطعاً نمونه الف را انتخاب خواهد کرد. در نمونه ب، از خرک نهم (نت فا) استفاده شده که به علت خوش صدا نبودن نت فا در این قسمت کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. در نمونه های فوق به جز نمونه های «خ» و «د» باقی مثال ها از رایج ترین اجراهای مضراب در سنتور هستند.
مضراب گذاری دو تایکی از مضراب های رایج در سنتورنوازی است. اصطلاح مضراب سه تایکی به حالتی گفته می شود که از سه مضراب راست و یک چپ تشکیل می گردد و اگر همین شیوه مضراب نوازی همراه با دو مضراب چپ اجرا شود به مراتب زیباتر و دلنشین تر بوده ولی نیازمند تکنیک نوازندگی قوی تری است. فرم سه مضراب در سنتور عموماً با این شیوه مضراب نوازی اجرا می شود.
در مضراب پاملخی، در سرعت های زیاد نیز شفافیت مضراب ها حفظ می شود. برای جلوگیری از اشتباه چشم برای تشخیص مضراب های راست و چپ، به جز موارد خاص، از گذاردن علامات مضراب راست روی نت ها صرف نظر کرده فقط مضراب های چپ را مشخص می کنند.
ریز: اصولاً ریز به حالتی اطلاق می شود که حرکت سریع و غیر قابل شمارش مضراب های راست و چپ را که به طور متناوب روی یک نت فرود می آیند بشنویم. ریز اصلی ترین تکنیک های اجرایی سنتور و جزء لاینفک سنتورنوازی است. در چند نوع ریز بسته به حالت و نیاز قطعه به کار برده می شود:
ریز ساده: این نوع ریز معمول ترین و پر استفاده ترین انواع ریز در سنتور است. معمولاً هر کجا که نتی با کشش سیاه ویا بیش از سیاه چنگ نقطه دار یا بیش از آندر اجرای آوازی دیده شود با ریزِ ساده اجرا می شود. در قطعات ضربی نیز به هر صورتی که آهنگساز صلاح بداند ار=ز ریز ساده استفاده می شود، حتی کشش های کوتاه نیز می توانند به صورت ریز اجرا شوند.
در نت نویسی امروزی برای نت هایی که لازم است به صورت ریز اجرا شوند _ با هر کششی که باشند _ علامت ریز منظور می شود. اگر در نت نویسی از خط اتصال و علامت ریز استفاده شود، به این معنی است که نت ها باید کاملاً پیوسته به یکدیگر و بدون هیچ سکوتی اجرا شوند.
در مثال الف هر دو نت به طور متصل و با ریز ساده اجرا می شوند و بین دو ضرب فاصله بسیار کوچکی وجود خواهد داشت تا ضرب های اول و دوم را از هم جدا کند.
در مثال ب نت اول با ریز اجرا شده و به طور متصل به نت دوم می رسد و نت دوم به صورت تک مضراب راست به طور آهستهاجرا می شود.
در مثال پ نت های سفید و سیاه تماماً به وسیله ریز اجرا می شوند و فاصله ای بین نت ها وجود ندارد.
در مثال ت با وجود پرش هایی که بین نت های دوم و سوم و چهارم وجود دارد نت ها به صورت ریز اجرا خواهند شد و اتصال نت ها به یکدیگر نیز عملی است. نت سُل در میزان دوم به صورت تک اجرا می شود.
در مثال ث با وجود کوتاه بودن کشش[، نت ها تماماً به صورت ریز اجرا شده اند و فقط فاصله بسیار کوتاهی بعد از هر دو نت به هم متصل شده وجود خواهد داشت که حالت اجرایی را همان گونه که مدّنظر آهنگساز بوده به وجود آورد. در زیر، به چند نمونه از قطعات تصنیف شده برای سنتور که در آنها از ریز معمولی استفاده شده اشاره می کنیم.
ریز با آکسان: این نوع ریز با یک آکسان شروع، و بلافاصله به ریز وصل می شود. به عبارت دیگر، نوعی ریز است که با آکسان شروع می گردد.
ریز با تک: در این نوع ریز، که در سنتورنوازسی کاملاً رایج و متداول است و مورد استفاده های فراوان دارد، ابتدا یک مضراب تک روی نت موردنظر نواخته پس از فاصله کوتاهی روی همان نت، ریز اجرا می گردد.
اصطلاحاتی در مورد بعضی ریز ها وضع شده اند که در حقیقت هم ریز هستند و هم معنی آن اصطلاح را می رساند مانند ریز سینه مال.
ریز سینه مال[: این نوع ریز با نت بالا و یا نت های پایین خود نوعی حالت مالشِ مضراب را ایجاد می نماید. مضراب سینه مال عبارت است ازاشاره ای کوتاه با مضراب راست؛ اجرای ریز روی نت بعدی و اشاره کوتاه دیگری با مضراب چپ روی نت بعد نک. نت ریز[.
مضراب سینه مال بسته به تعداد مضراب و چگونگی اجرا، سینه مال کوچک و سینه مال بزرگ نامیده می شود. ریز ها در سنتور معمولاً با مضراب راست شروع شده به مضراب چپ ختم می شوند ولی هنگام نیاز و به ضرورت می توان ریز را با مضرابچپ هم شروع نمود. گاهی اتفاق می افتد که نوازنده، به ضرورت و یا برای حفظ وزن و یا حالت قطعه، ریز خود را با یک مضراب تکه به پایان می رساند. این شیوه خاتمه ریز می تواند برای ایجاد حالات و تأثیرات خاص در آهنگسازی به کار گرفته شود.
تکیه: در میان انواع زینت هایی که برای دلنشین نمودن صدای سنتور به کار گرفته می شود تکیه متداول ترین و پُر استفاده ترین است. تکیه در تمام سازهای ایرانی و در کل موسیقی سنتی وجود داشته و یکی از بارزترین ویژگی های این موسیقی است. تکیه را با علامت «ᴽ» که بالا و یا زیر نت قرار می گیرد نشان می دهند. تکیه با دست چپ اجرا می شود و در واقع نت زینتی است که بین دو نت اصلی قرار می گیرد.
- تکیه معمولاً یک نت بالاتر از نت اصلی است.
- همیشه تکیه مابین دو نت هم اسم قرار نمی گیرد و می تواند بین دو نت غیر همنام ولی متصل به هم قرار بگیرد.
- تکیه می تواند با نت های سوم و چهارم بالاتر از نت اصلی اجرا گردد که در این صورت قرار دادن اعداد 3 یا 4 بالای نت ها ضروری است.
دُرّاب: در تمام سازهای مضرابی ویپزه ای وجود دارد که به آن درّاب می گویند. درّاب معمولاً برای پُرتر کردن مضراب ها و به خصوص در شروع جملات موسیقی به کار برده می شود. استفاده بجا و مناسب ازدرّاب، زیبایی خاصی را در اجرای موسیقی به وجود می آورد.
گلیساندو: این افه صوتی که در سنتور جلوه های خاص و کاملاً مشخص دارد هر چند که به معنای واقعی گلیساندو (عبور از روی تمامی فواصل داخل پرده ها همان گونه که در سازهای زهی عمل می شود) نیست و به ندرت مورداستفاده آهنگسازان قرار گرفته ولی در همان موارد محدودی که از آن بهره گرفته شده نشان داده است تا چه اندازه می تواند تأثیر گذار باشد و فضای موردنظر آهنگساز را به خوبی تأمین نماید. اجرای گلیساندو با کشاندن خیلی سریع انتهای مضراب (یعنی همان قسمتی که انگشت کوچک زیر آن قرار می گیرد)روی سیم ها (به طرف بالا یا پایین) میسر می گردد. لازم به توضیح است به دلیل پایداری ارتعاشات سیم های سنتور، به خصوص سیم های زرد، اجرای گلیساند در این قسمت ازسنتورتا حدودی دارای صداییگنگ و نامفهوم می باشد ولی هرچه به طرف صداهای زیر پیش برویم، نتیجه بهتر و کیفیت صوتی مطلوب تری به دست خواهد آمد. گلیساندو روی سیم های سفید پشت خرک (اکتاو سوم ساز)، بسیار نافذ، شفاف و مؤثر است به طوری که صدای آن در میان انبوه صداها در یک ارکستر بزرگ به راحتی قابل تشخیص است. برای نوشتن گلیساندو به دو شیوه می توان عمل نمود:
اول آنکه بین نت هایی که قرار است گلیساندو انجام شود، حروف اختصاری gliss. را می نویسند.
دوم آنکه می توان از خط لرزانی که بین دو نت موردنظر کشیده می شود استفاده کرد.
ناگفته نماند کهشیوه دوم ممکن است با ریز پیوسته از نت سُل تا رِ اشتباه گردد. بنابراین مطمئن تر این است که علاوه بر کشیدن خط لرزان حروف اختصاری گلیساندو هم بالای خط منظور شود.
هرچند که از طریق ریز پیوسته می توان به نوعی گلیساندو دسترسی پیدا کرد ولی تأثیر قوی و مشخص موارد فوق را ندارد. گلیساندویی که از طریق ریز حاصل می شود ملایم، نرم و گوش نواز است و تأثیر افکتیو تأثیر صوتی ویژهایجاد نمی کند.
ممکن است آهنگساز نت خاتمه مشخصی را در اجرای گلیساندو مدّنظر نداشته باشد. در این صورت نوازنده مجاز است در هر نقطه ای که صلاح بداند گلیساندو را قطع نماید. گلیساندو، به طور معمول، فاصله های سوم تا اکتاو را شامل می شود ولی می توان ضرورتاً از گلیساندو در فواصل بزرگتر هم استفاده نمود.
مالش: مالش در سنتور به وسیله ریز ساده و پیوسته به یک نت بالاتر یا پایین تر از نت اصلی انجام می گیرد. طریقه اجرا به این صورت است که با ریز روی نت اصلی شروع کرده به طور پیوسته به نت بعدی (یک نت بالاتر یا پایین تر) رفته بلافاصله به نت اصلی بازمی گردیم.
سرمضراب: سرمضراب، که بیشتر برای پر کردن اجرای مضراب ها به کار می رود، از تکنیک های مضرابی بسیار معمول در سنتورنوازی است. سرمضراب در شروع جملات موسیقی و یا مابین آنها به کار برده می شود و هدف از آن پُرتر نمودن مضراب هنگام نواختن است. سرمضراب اجرای سریعسه نت واحد با مضراب های راست، چپ و راست است که نت سوم، نت اصلی است و دو نت قبل از آن به صورت نت های زینت نوشته می شوند که در واقع همان سرمضراب هستند.
دوبل نت ها: اجرای دوبل نت ها در سنتور به راحتی انجام می شود و محدودیتی در اجرای آنها وجود ندارد. دوبل نت ها با هر فاصله ای به سادگی قابل اجرا هستند.
لازم به ذکر است که آکورد های سه و چهار صدایی در سنتور قابل اجرا نیستند.
گرفته: صدای گرفته شده یا خفه شده و یا اجرای با سوردین همگی یک معنای مشخص را در ذهن نوازنده سنتور به وجود می آورند. صدای گرفته شده از دو طریق می تواند به دست آید:
شیوهاول، از طریق پهن کردن حوله روی سیم ها است. در این شیوه تمامی صداهای حاصل که در اثر برخورد مضراب با حوله و سیم به دست می آیند کاملاً خشک و بدون طنین اضافی اند. صدای سنتور در این حالت به مراتب ملایم تر است و نوازنده برای به دست آوردن صدای مشخص و واضح ناچار است مضراب ها را با شدت بیشتری روی سیم ها وارد نماید. از این رو، اجرای نت ها با نوانس کم (mp-p-pp) نتیجه مطلوبی به دست نمی دهد. در نوانس های کم، صداها گنگ و نامشخص بوده بیشتر صدای تخته شنیده می شود تا صدای نت. صدای حاصل از اجرای نوانس زیاد (mf-f-ff) تا حدودی چکشی است و بیشتر به پیتزیکاتو در سازهای زهی شبیه است.
در شیوه دوم، اجرای گرفته به این صورت انجام می شود که با مضراب راست به سیم ضربه وارد نموده بلافاصله با قرار دادن انگشتان دست چپ روی سیم ها صدای گرفته حاصل می شود. در این شیوه اجرا عملاً فقط دست راست اجرای موسیقی را به عهده دارد و دست چپ برای خفه کردن صدا به کار گرفته می شود. در نتیجه، سرعت اجرا و قابلیت های اجرایی به حداقل می رسند. در حالی که در شیوه اول، استفاده از حوله، چون هر دو دست در اجرا نقش دارند نقصانی در اجرا به وجود نمی آید. صدای حاصل از اجرای دوم به مراتب شفاف تر و پرطنین تر است و علت هم آن است که مضراب به طور عادی روی سیم ها فرود می آید و ابتدا صدای طبیعی از ساز شنیده می شود ولی بعد با قرار گرفتن انگشتان دست چپ صدا خفه می شود. بنابراین، شیوه دومِ اجرای صدای گرفته در سنتور به صدای اصلی ساز نزدیک تر است و فقط طنین صدای آن قطع می شود در حالی که در اجرای نوع اول، صدای حاصل از صدای اصلی سنتور فاصله زیادی دارد و رنگ کاملاً جدیدی را ایجاد می نماید. برای مشخص کردن اجرای گرفته از علامتcon sord (مخفف con sordin) – damper و یا نوشتن کلمه گرفته در بالای نت ها استفاده می گردد.
شدت و ضعف (نوانس): اجرای شدت و ضعف های (نوانس) درسنتور به سادگی و به بهترین شکل قابل اجرا است. نوازنده ماهر سنتور می تواند دینامیسم وسیعی را از ppp (piano pianissimo) تا fff (forte fortissimo) به خوبی اجرا نماید. شدت و ضعف های ناگهانی در این ساز بسیار افکتیو دارای تأثیر صوتی ویژهو کاملاً عملی است. همه گونه قوی کردن و ضعیف کردن تدریجیدر این ساز به خوبی قابل اجرا است. به دلیل طنین فوق العاده و پایداری اصوات حاصل، اجرای نت ها با کشش های خیلی کوتاه عملاً ممکن نیست؛ مثلاً اجرای دولاچنگ های استاکاتو پشت سر هم عملاً امکان ندارد و علت آن هم این است که طنین هر نت تا مدتی در فضا باقی می ماند و راهی برای از بین بردن طنین در این ساز فعلاً وجود ندارد، مگر آنکه از شیوه اجرای گرفته و یا اجرای روی حوله استفاده شود؛ لذا در آهنگسازی برای این ساز می بایست ذقت کافی معمول داشت و از نوشتن نت های استاکاتو – به جز در مواردی که صدای حاصل از طریق اجرای گرفته به دست می آید – خودداری کرد.
کلیه شیوه های نواخت با ریزها و امکانات صوتی ذکر شده، روی انواع دیگر سنتور (سنتور کروماتیک، سنتور کروماتیکبم، سنتورهایی در ابعاد کوچک تر و بزرگ تر) قابل اجرا است و مشکل خاصی به وجود نمی آید.
سنتور یازده خرک:قابل ذکر است که سنتور گاهی به صورت یازده خرک هم ساخته می شود که طبیعتاً اندازه آن بزرگ تر از سنتور معمولی است و در هر طرف ساز به جای نُه خرکِ معمول یازده خرک وجود دارد. این ساز به دلیل همان دو خرک اضافی، که می تواند در هر یک از بخش های صدایی دو صدای اضافه تولید نماید، امکانات وسیع تری را برای تأمین صداهای کروماتیک در یک محدوده خاص به وجود می آورد و همچنین برخی مشکلات تغییر پزیسیون از سیم های زرد به سیم های سفید و یا حرکت به طرف پشت خرک را مرتفع می سازد. با وجود این، سنتور یازده خرک، علاوه بر مشکلات یاد شده درباره سنتور معمولی، مشکلات دیگری هم دارد که مختصراً عبارتند از: زیادی تعداد خرک های ساز (و در نتیجه، کاهش قدرت مانور تکنیکی در آن)، امکان اشتباه چشم در تعقیب نت ها و بالاخره مشکل کوک برای صداهای مشابه.
وسعت سنتور یازده خرک به نسبت سنتور نُه خرک معمول بیشتر است و با تغییر کوک نت های مشترک می توان در محدوده صداهای میانی این ساز تمامی نت های کروماتیک گام کروماتیک غربیرا به استثنای نت دودیز به دست آورد.
توضیح آنکه نت های می بمل یا می بکار می تواند می کُرُن و یکی از نت های مشترک فا، فاسُری کوک شودو یکی از نت های مشترک لا، لاکُرُن کوک شود. نحوه کوک کردن ساز بستگی تام به اثر موسیقی موردنظر که برای اجرا انتخاب شده است دارد و هیچ لزومی برای ارائه یک کوک ثابت برای این ساز نیست. از ویژگی های دیگر این نوع سنتور این است که نت های می و فا (خرک های هشتم و نهم) در این ساز برخلاف سنتور معمولی کاملاً خوش صدا و پر طنین اند و گاهی دیده شده نوازندگان سنتورهای یازده خرک، برای جلوگیری از تغییرات در مضراب گذاری ها، به جای آنکه سیم اول را می کوک کنند سیم سوم را می کوک می کنند و در نتیجه دامنه وسعت نت های بم را زیاد می کنند. با این عمل، سنتور یازده خرک از لحاظ مضراب نوازی مشابه سنتور نُه خرک بوده در عوض بر تعداد نت های بم سنتورافزوده می گردد و صدای سنتور را در قسمت بم تقویت می کند که با توجه به حجم بزرگ تر جعبه سنتور یازده خرک صداهای خرک به مراتب خوش صداتر و حجیم تر خواهند بود. با این توصیف، سنتور یازده خرک امکانات گسترده تر نت های کروماتیک را برای نواختن تنالیته های مرسوم در سنتور نُه خرک سُل کوک (مانند شور سُل)در محدوده یاد شده از دست می دهد و از نظر اجرای نت های کروماتیک در محدوده فوق مشابه سنتور معمولی (نُه خرک) عمل می کند. در این شیوه کوک کردن سنتور یازده خرک می توان نت های کروماتیک را با تغییر درصدای نت های مشترک در پزیسیون های سه گانه به دست آورد.
در این شیوه، در پزیسیون های دوم و سوم، نت می دیز – که در حقیقت همان نت فابکار است – می تواند می کُرُن کوک شود و یا اینکه برای دستیابی به امکانات بیشتر می توانچهار نت آخر پزیسیون اول (سیم های زرد) را نیم پرده پایین تر کوک نمود که در نتیجه نت سی (خرک هفتم) می تواند سی بمل کوک گردد. به این ترتیب، تعداد بیشتری نت کروماتیک در اختیار نوازنده قرار خواهد داشت.
مشابه این عمل را می توان در پزیسیون دوم نیز انجام داد.پالبته راه های دیگری برای کوک کردن سنتور یازده خرک وجود دارد که می توانند نت های کروماتیک را به اشکال گوناگون در اختیار نوازنده قرار دهند. این امر به قطعه مورد اجرا بستگی دارد و اینکه نوازنده در چه حالتی بهتر بتواند به نت های موردنظر دست یابد. آنچه که در اینجا می توان به آن اشاره نمود اینکه آهنگساز با شناخت کافی از تکنیک های اجراییِ سنتور، و خصوصاً مضراب گذاری ها، می تواند کوک مورد نظر خود را، با رعایت تمامی جوانب برای اجرا، در ابتدای اثر خود قید کند.
آنچه که در اینجا لازم است به آن اشاره شود این است که هیچ کدام ازکوک های ارائه شده ثابت نیستند و قابل تغییرند. به این صورت که نوازنده ناچار است برای اجرای دستگاه ها و آوازهای گوناگون کوک ساز را بر حسب نیاز تغییر دهد. آهنگسازان نیز می توانند کوک موردنظر خود را برای اجرای اثر خود پیشنهاد نمایند ولی باید در نظر داشت که تمام انواع سنتور قادر به تغییر کوک در حین اجرا نمی باشند؛ لذا قطعه ای که برای سنتور تصنیف می شود باید با همان کوکی که برای آن انجام شده طراحی و نوشته شود تا در حین اجرا اشکالی پیدا نشود.
در سنتور نُه خرکِ معمول گاهی نوازندگان، نت های پشت خرک سیم های زرد (پزیسیون چهارم) را کوک می کنند تا از وسعت صدای بیشتری در ساز خود بهره بگیرند. این نت ها معمولاً از سُل تا دو کوک می شوند.
پرسش و پاسخ 1
بحث درباره این مقاله را شما آغاز کنید!
دئذدئذدئ
545454